کد خبر: ۷۲۰۱
۳۰ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۰
اهالی آبکوه هرماه برای دوهزار دانش‌آموز صبحانه گرم می‌پزند

اهالی آبکوه هرماه برای دوهزار دانش‌آموز صبحانه گرم می‌پزند

سه‌هیئت «جوانان بنی‌هاشم»، «جوادالائمه اتوبوسرانی» و «وارثین حسین (ع)» دست در دست هم داده‌اند تا طرح مهرورزی را که توزیع صبحانه گرم بین دانش‌آموزان نیازمند حاشیه شهر است اجرا کنند.

طرح «مهرورزی» به همت اهالی محله آبکوه در حال اجراست. سه‌هیئت «جوانان بنی‌هاشم»، «جوادالائمه اتوبوسرانی» و «وارثین حسین (ع)» دست در دست هم داده‌اند تا طرح مهرورزی را که توزیع صبحانه گرم بین دانش‌آموزان نیازمند حاشیه شهر است اجرا کنند.

آن‌ها به دنبال این هستند که دیگر هیئت‌های محله نیز در این کار خداپسندانه مشارکت کنند و در ادامه هم هیئت‌های شهر مشهد.  در طرح مهرورزی به‌صورت ماهیانه، ۲ هزار دانش‌آموز نیازمند، صبحانه گرم دریافت می‌کنند.

به‌دعوت حمید صداقت از اهالی قدیمی محله آبکوه و مجری اصلی طرح مهروزی، به محله آبکوه و آشپزخانه هیئت جوانان بنی‌هاشم می‌رویم تا از نزدیک با بانیان این طرح که در حال پخت غذا هستند، گفتگو کنیم. با ما همراه باشید.  

برای رسیدن به آشپزخانه هیئت جوانان بنی‌هاشم، وارد شهید دستغیب ۱۱ می‌شویم. از زمین ورزشی شهدای دستغیب هم می‌گذریم. با دیدن دونفر از اهالی که تعداد زیادی نان بربری در دست دارند، متوجه می‌شویم که به آشپزخانه نزدیکشده‌ایم.

آن‌ها نان ویژه صبحانه گرمی که قرار است در یکی از مدارس حاشیه شهر توزیع شود، در دست دارند. به همراهشان وارد آشپزخانه می‌شویم. بوی خوش عدسی، تمام فضا را پر کرده است.

بخار غلیظی از دیگ بزرگ بلند شده است و آقای غلامی یکی از خدمت‌گذاران حسینیه بنی‌هاشم در حال هم‌زدن آن است. جنب و جوش خاصی در آشپزخانه حاکم است. از ما هم با یک‌ظرف عدسی خوشمزه و نان داغ پذیرایی می‌کنند و گفتگو را با حمید صداقت شروع می‌کنیم.

 
هیئتی که دستگیری به هم‌نوع نداشته باشد، تفاوتی با قهوه‌خانه ندارد

ابتدا از آقای صداقت می‌خواهیم درباره طرح مهروزی به‌طور کامل توضیح دهد. او تمایل دارد از جرقه شروع کار بگوید: ساعت ۱۲ شب بود و ما در حسینیه هنوز مشغول بودیم. تا اینکه خانم جوانی که بسیار مضطرب و نگران بود، در حسینیه را به صدا درآورد. او نیازمند بود و این نیاز او را مجبور کرده بود این موقع شب، وارد محله آبکوه شود و  بعد از سرزدن به چند مسجد و منزل اهالی و نتیجه‌نگرفتن راهی حسینیه ما شود. چون چراغ حسینیه روشن بود.

 مدیر هیئت بنی‌هاشمی ادامه می‌دهد: به این خانم کمک کردیم، اما به این نتیجه رسیدیم که چرا باید افرادی وجود داشته باشند که به خاطر نیازشان این موقع شب، مجبور شوند، در خانه این و آن بروند. چرا ما نباید سراغ آن‌ها برویم.

صداقت می‌گوید: تابلوی هیئت فقط یک نشانه است برای گرامی‌داشت یاد ائمه (ع)، اما آیا وظیفه هیئت فقط روضه خوانی و سینه‌زنی است. آیا راه امام علی (ع) فقط همین است. آیا شده ما هم مانند علی (ع) شبانه به کمک نیازمندان بشتابیم. اصلا هیئتی که در آن دستگیری و کمک به همنوع نباشد، تفاوتی با قهوه‌خانه ندارد.  بعد هم شعری می‌خواند و هیجان خود را اینگونه به اوج می‌رساند: 
کعبه یک سنگ نشانی است که ره گم نشود

 

مهرورزی

 

حاجی احرام دیگر بند ببین یار کجاست

 جمع‌آوری لباس و فرش برای نیازمندان در ادامه صحبت‌های صداقت، آقای خسروی یکی از فعالان هیئت وارثین حسین (ع) که از پایه‌های طرح مهروزی هستند، می‌گوید: برای مشارکتِ افراد در طرح مهرورزی، قرار گذاشتیم از هیئت‌ها شروع کنیم. چون هر هیئتی حداقل حدود ۱۰۰ نفر عضو دارد که می‌توانند یاری‌رسان باشند.

او ادامه می‌دهد: در این طرح قرار است، هفته‌ای یک‌هزار تومان از بین اعضای هیئت جمع‌آوری شود تا در مجموع مبلغ ۵۰۰ هزار تومان جمع‌آوری شود. با این مبلغ هر هفته می‌توان برای ۵۰۰ دانش‌آموز نیازمند صبحانه تهیه کرد که در یک‌ماه به دوهزار نفر می‌رسد.

آقای صداقت در ادامه حرف او می‌گوید: این هفته دوم است که صبحانه تهیه می‌کنیم. هفته گذشته توانستیم ۵۰۰ ظرف عدسی گرم به همراه نان را بین دانش‌آموزان دختر و پسر مدرسه‌ای در محدوده بولوار شاهنامه توزیع کنیم.

این هفته نیز با یاری اعضای سه‌هیئت توانستیم برای ۵۰۰ دانش‌آموز عدسی بپزیم. ضمن اینکه فرش و لباس هم برای بچه‌ها خواهیم برد. این اقلام را اهالی در اختیار ما گذاشته‌اند.  


توزیع غذای گرم بین اهالی نیازمند در شب‌های جمعه

برات سلیمی یکی از اعضای فعال هیئت جوادالائمه (ع) اتوبوسرانی است. با اینکه هیئت آن‌ها در خیابان امام رضا (ع) واقع شده بازهم در اجرای طرح مهرورزی شریک شده است. او نیز می‌گوید: ما تصمیم گرفتیم شام‌های هیئت و مخارج مراسم تعذیه مانند پرده‌نویسی‌ها و دسته گل‌ها را حذف کنیم و هزینه آن‌ها را با تهیه ارزاق عمومی در اختیار خانواده‌های نیازمند قرار دهیم.  برای این منظور ابتدا از هیئت خودمان شروع می‌کنیم و کم‌کم تمام هیئت‌های مشهد را به این کار دعوت خواهیم کرد.

 آقای صداقت هم می‌گوید: به دنبال گشایش مجتمع مهرورزی هستیم. هم‌اکنون نیز در طبقه بالای حسینیه جوانان بنی‌هاشم مکانی را برای جمع‌آوری کمک‌های مردمی آماده کرده‌ایم. همچنین قصد داریم جمعه شب‌ها غذای گرم تهیه کنیم و به منازل اهالی نیازمند ببریم تا خاطرشان جمع باشد که هفته‌ای یک‌بار غذای مناسب خواهند خورد.

 او ادامه می‌دهد: هدف ما آگاهی‌دادن و جلب اعتماد مردم برای مشارکت با ماست. اینکه می‌توانند حتی با پرداخت یک‌هزار تومان در هفته، در کار خیر بزرگی سهیم شوند

  
 با خوردن عدسی سر حال آمدند

عدسی همچنان در حال پختن است و آقای غلامی هم آن را هم می‌زند. صبح زود دیگ را بار گذاشته‌اند و پنج‌ساعتی خواهد پخت. آقای صداقت که آشپزی بسیار ماهر است می‌گوید: این عدسی مقوی هم هست.

داخل آن گندم دارد و سیب‌زمینی رنده‌شده و پیازداغ فراوان. گل‌پر هم برای عطر و بویش ریخته‌ایم. او می‌گوید: دیگ را به مدرسه خواهیم برد و همان‌جا در ظرف‌های یک‌بار مصرف می‌کشیم و بین دانش‌آموزان توزیع می‌کنیم.

 به این بخش حرفش که می‌رسد، به یاد تنها خاطره‌ای می‌افتد که هفته گذشته هنگام توزیع غذا در مدرسه روی داده است. برای ما تعریف می‌کند: مدیر مدرسه به ما می‌گفت، پیش از توزیع غذا، در مدرسه سروصدایی نبود و انگار دانش‌آموزی در مدرسه حاضر نیست. اما بچه‌ها با خوردن عدسی‌ها انگار جان تازه‌ای گرفتند و سر حال آمدند و شور و ذوق در مدرسه به راه افتاد و سروصدایی از کلاس‌ها شنیده می‌شد.

 او همچنین برای ما از همراهی اهالی محله برای به انجام‌رسیدن این کار می‌گوید. اینکه ده‌نفری مجری کار، تقریبا یک نیم‌روز کاری خود را برای کمک تعطیل می‌کنند و با دل و جان حاضر می‌شوند.

او از آقای سلیمی سوپرمارکت محله می‌گوید که وانت خودش را در اختیار هیئت گذاشته تا غذا‌ها و لباس‌ها را به مدرسه ببرند. آقای خسروی نیز می‌گوید: هیچ کدام از ما، وضع مالی خیلی خوبی نداریم، اما این کار را شروع کردیم و مطمئن هستیم مخارج آن تأمین می‌شود.

 ساعت ۱۰ صبح است و تا نیم‌ساعت دیگر، همه چیز برای رفتن به سمت مدرسه آماده می‌شود. چندنفر از اعضای هیئت، به حسینیه جوانان بنی‌هاشم می‌روند تا اقلام اهدایی اهالی را از حسینیه بیرون بیاورند و بار ماشین کنند. هنوز برف و یخ در محله فراوان است. اما دل اهالی محله آبکوه بسیار گرم است و بزرگ. 

به این فکر می‌کنیم که این محله قدیمی بسیاری از بزرگ‌تر‌های خود را از دست داده است. بزرگ‌تر‌هایی که رفتار آن‌ها، الگوی امروز جوان‌تر‌های محله بوده است. آن‌ها نیز هوای مردم محله‌شان را داشتند و هر آنچه از مهر و محبت بوده نسل به نسل منتقل کرده‌اند.  

* این گزارش شنبه  ۷ اسفند ۱۳۹۵در  شماره ۲۳۵ در شهرآرا محله منطقه یک چاپ شده است.

کلمات کلیدی
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44